آشنایی با یازدهمین اختر تابناک امامت
اشاره
هشتم ربیع الاول، سالروز شهادت حضرت امام حسن عسکری علیهالسلام است. در این روز، یکی دیگر از گلهای سرسبز باغ علوی پژمرده شد و آفتاب عمر با سعادت او غروب کرد.
آسمانیان و زمینیان در غم فقدان او محزون شدند و گلهای بوستان احمدی در خزان یکی دیگر از شاخههای طوبای خود، به ماتم نشستند. ما نیز با فرزند برومند آن امام همام، حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) همناله شده و در عزای آن سفیر هدایت و کشتی نجات به سوگ مینشینیم.
طلوع یک ستاره
روز جمعه، هشتم ماه ربیع الثانی سال 232 ق، در تاریخ پرافتخار مسلمانان، روزی به یاد ماندنی است. هنوز بیست بهار از عمر شریف امام هادی علیهالسلام نگذشته بود که شهر مدینه، شاهد ظهور و تولد ستارهای فروزان از ستارگان حریم نبوی گردید. مدینه، با شکوفه زدن گلی دیگر از گلستان امامت و ولایت نورباران شد و باردیگر، شور و شعفْ بوستان علوی را فرا گرفته، خانه کوچک و با صفای امام هادی علیهالسلام به نور فرزند پاک و مطهر خود روشن گردید.
حرکت به عراق
با تولد امام حسن عسکری علیهالسلام در سال 232ق، شور و نشاطْ ساکنان شهر مدینه و خانه با صفای امام هادی علیهالسلام را فرا گرفت. بنیهاشم از این تولد مبارک، مسرور شده و سجده شکر به جای آوردند. متأسفانه این شور و شادی، بعد از مدتی به حزن و اندوه خاندان علوی تبدیل شد.
خلیفه عباسی و درباریان فاسد که نفوذ علمی و معنوی امام هادی علیهالسلام را در شهر مدینه میدیدند، به وحشت افتاده و برای حفظ قدرت ظاهری خود، دستور حرکت امام علیهالسلام را به دیار غربت عراق صادر کردند.
امام هادی علیهالسلام به همراه فرزند عزیزش امام عسکری در سال 233 ق از شهر مدینه حرکت و به شهر سامراء، مرکز حکومت خلیفه عباسی وارد شد. امام حسن عسکری علیهالسلام به همراه پدر بزرگوار خود، در یکی از محلههای سامراء ساکن شده و تا آخر عمر مبارک خود در آن جا اقامت داشت.
زندان بی حصار
در تمام سالهایی که امام حسن عسکری علیه السلام در شهر سامراء میزیست، به جز چند نوبتی که در زندان دستگاه فاسد بنی عباس بود، در صورت ظاهر، همانند شهروندی عادی زندگی میکرد، ولی تمام رفتار و حرکات حضرت، به طور محتاطانهای زیر نظر حکومت وقت قرار داشت.
وجود شبکه منظم و متشکل شیعیان که از مدتها قبل شکل گرفته بود، نگرانی و وحشت خلفای عباسی را فراهم کرده و باعث میشد تمام رفتار امام و شیعیان حضرت، به نحوی کنترل شود. به همین دلیل، از امام خواسته بودند تا همواره حضور خود را در سامراء، به آگاهی حکومت برساند؛ چنان که براساس نقل یکی از خدمتکاران امام، آن حضرت مجبور بود هر دوشنبه و پنجشنبه در دارالخلافه حاضر شده و خود را به دربار معرفی کند.
در حقیقت، شهر سامراء به زندان بی حصاری برای امام تبدیل شده بود که تمام آرامش و آسایش را از حضرت میگرفت.
در سوگ برادر
امام حسن عسکری علیهالسلام سه برادر داشت که عبارت اند از: حسین، جعفر و محمد. حسین، یکی از عابدان و زاهدان زمان خود بود و به امامت امام عسکری علیهالسلام ایمان داشت. جعفر، برادر ناصالح حضرت بود که به جعفر کذّاب مشهور است.
محمد، فرزند بزرگ امام هادی علیهالسلام بود. او در سال 252 ق (دو سال قبل از شهادت امام هادی علیهالسلام ) از دنیا رفت. امام عسکری علیهالسلام در وفات برادر، گریبان چاک کرد و عزادار برادر خود گشت. قبر شریف ایشان در نزدیکی سامراء است و به امامزاده سید محمد شهرت دارد.
ازدواج امام عسکری علیهالسلام
امام حسن عسکری علیهالسلام ، در کنار پدر بزرگوار خود، مراحل رشد و شکوفایی را گذراند، و از دریای معارف و فضیلتهای پدر بهرهمند شد. آن حضرت، مدتی قبل از شهادت پدر مهربانش، با یک دختر شایسته رومی به نام نرجس، که از نوادگان حضرت شمعون، وصی حضرت عیسی بود، ازدواج کرد.
نرجس، در یکی از جنگهای مسلمانان با سپاه روم، به اسارت مسلمانان درآمده بود که توسط امام هادی علیهالسلام خریداری و به امام حسن عسکری علیهالسلام تزویج شد. او یکی از زنان پاکدامن و بزرگواری بود که دین مبین اسلام را اختیار و افتخار همسری امام را پیدا کرد.
با ازدواج امام عسکری علیهالسلام و نرجس، بارقه امید در دلهای مؤمنان و شیفتگان و منتظران امام زمان روشن شد. اگرچه تاریخ دقیق ازدواج امام عسکری علیهالسلام مشخص نیست، ولی به طور قطع ازدواج ایشان در زمان حیات امام هادی علیهالسلام صورت گرفته است.
شهادت پدر
اگرچه امام عسکری روزهای سختی را در شهر سامراء میگذراند، ولی وجود پدری معصوم و مهربان، باعث آرامش خاطر حضرت میشد.
در اوایل ماه رجب سال 254ق، دوران خوشی و آرامش حضرت به پایان رسید و آن حضرت در غم از دست دادن پدر مهربان خود، به سوگ نشست و برای همیشه عزادار پدر بزرگوار خود شد.
خلیفه عباسی، وقتی موقعیت خلافت خود را در خطر دید، دستور داد امام هادی علیهالسلام را مسموم کنند و به شهادت رسانند.
با شهادت آن حضرت، غربت و تنهایی امام عسکری علیهالسلام در شهر سامرا فزونی یافت.
این دوران، از سختترین و طاقتفرساترین دوران زندگی کوتاه امام عسکری علیهالسلام است.
بعد از شهادت امام هادی علیهالسلام ، دوران ولایت و امامت شش ساله امام عسکری علیه السلام شروع شد و خط سبز و اصیل معارف الهی، به پرتوافشانی خود ادامه داد.
جود و بخشش
نگاه خاندان رسالت به مسایل مادی، به گونه ای بود که بتوانند به وسیله آن، رضایت و خشنودی پروردگار عالم را به دست آورده، گرهی از مشکلات زندگی مردم باز کنند.
امام عسکری علیه السلام با تمام وجود از یاران خاص و نزدیک و نیازمندان شیعه حمایت و پشتیبانی مالی میکرد. این اقدام، مانع از آن میشد که شیعیان، زیر فشار مالی، جذب دستگاه عباسی شوند.
ابوهاشم جعفری میگوید: از نظر مالی در مضیقه بودم. خواستم وضع خود را طی نامهای به امام عسکری علیه السلام بنویسم، ولی خجالت کشیدم و صرف نظر کردم. روزی هنگامی که وارد منزل شدم، دیدم که امام علیه السلام صد دینار برای من فرستاده و طی نامه ای نوشته است:
«هر وقت احتیاج داشتی، خجالت نکش و پروا نکن و از ما بخواه که به خواست خدا به مقصود خود میرسی».
جایگاه اجتماعی امام
امام حسن عسکری علیهالسلام اگر چه بسیار جوان بود، ولی به دلیل موقعیت بلند علمی، اخلاقی و خانوادگی، به ویژه رهبری شیعیان و اعتماد بیشائبه آنان به حضرت و احترام بیچون و چرای مردم، شهرت فراوانی پیداکرده بود.
به همین دلیل، حاکمان عباسی نیز به جز در مواردی، در ظاهر، رفتاراحترامآمیزی از خود به امام عسکری علیهالسلام نشان میدادند. خادم آن امام میگوید:
روزهایی که امام عسکری علیهالسلام به مقر خلافت میرفت، شور و شعف عجیبی در مردم پیدا میشد. خیابانهای مسیر آن حضرت، پر از جمعیتی بود که بر مرکبهای خود سوار بودند. هنگامی که امام مشرف میشدند، هیاهو یکباره خاموش میشد و حضرت از میان جمعیت گذشته، وارد مجلس میشد.
شاگردان
امام حسن عسکری علیهالسلام در مدت شش ساله امامت خود، شاگردان زیادی را تربیت کرد و آنها را به سر منزل کمال رساند که به عنوان نمونه، به چند نفر از آنان اشاره میکنیم:
1. احمدبن اسحاق اشعری قمی، که نماینده و فرستاده مردم قم و از یاران خاص حضرت بود. او از جمله کسانی است که حضرت مهدی(عج) را زیارت کرده است.
2. سید عبدالعظیم حسنی، که از نوادگان حضرت مجتبی علیهالسلام است. او از عالمان، فقیهان و پارسایان برجسته زمان خود بود و ائمه اطهار، شیعیان را به مراجعه به او دستور دادهاند. قبر مطهر ایشان در شهر ری است.
3. فضل بن شاذان که یکی از پرکارترین دانشمندان شیعه است. او خراسانی بود و از مکتب پربرکت امام عسکری علیهالسلام کسب فیض مینمود. آن حضرت در مورد او میفرماید: «باید اهل خراسان به جایگاه فضل بن شاذان و بودن او در میانشان برخود ببالند».
سفیران هدایت
با توجه به ایجاد محدودیت و پراکنده بودن شیعیان در مناطق مختلف، امام حسن عسکری علیهالسلام برای ارتباط با آنان، از شیوه انتخاب وکیل استفاده میکردند. وکلای حضرت موظف بودند تا در زمینه احکام شرعی و مسایل مالی و خمس و دیگر موارد، به عنوان رابط بین امام و مردم عمل کرده و مشکلات مردم را حل کنند. بعضی از وکلای حضرت عبارتاند از:
1. عثمان بن سعید عمری که از بزرگان شیعه است و از شغل روغن فروشی، به عنوان پوششی برای فعالیتهای خود استفاده میکرد.
2. ابراهیم بن عبده، که نماینده و وکیل امام در شهر تاریخی و مذهبی نیشابور بود.
3. احمدبن اسحاق قمی اشعری که از یاران خاص امام و از شخصیتهای بزرگ شیعی و وکیل و نماینده امام در موقوفات قم بود. او استاد شیخ صدوق بوده و پس از شهادت امام عسکری علیهالسلام ، وکالت امام زمان(عج) را هم برعهده داشت.
4. ابراهیم بن مهزیار اهوازی.